گھر/جائے پیدائش/وطن فارسی:محل سكونت ، مسكن طبيعي ، بوم ، جاي اصلي.
آبادی/بیت/گھر/جگہ/خانہ/مکان/مسکن فارسی:سكونت ، اسكان ، سكني ، مستعمره ، مسكن ، منزل.
عادی/با قاعدہ/معمول کا/رواجی فارسی:معتاد، شخص داءم الخمر، عادي ، هميشگي.
عادت ڈالنا/عادی کرنا/خوگر کرنا/پر چانا فارسی:خو دادن ، عادت دادن ، سكونت كردن.
دستور/میلان/رواج/رسم/روش/ریت/رغبت فارسی:اداب ، روش ، شيوه ، عادت (م.م.)، مرسوم ، عادت روزانه.
چیرنا/کاٹنا/پرزے پرزے کرنا/ٹکڑے کرنا/اکھاڑنا فارسی:كلنگ ، سرفه خشك وكوتاه ، چاك ، برش ، شكافي كه بر اثر بيل زدن يا شخم زده ايجاد ميشود،
کلغی فارسی:شانه مخصوص شانه كردن ليف هاي كتان وابريشم ، كتان زن ، حشره پردار، شانه كردن ، از هم بازكردن ، شكافتن ، متلاشي
بھاڑے کا گھوڑا/کرائے کا ٹٹو فارسی:اسب سواري ، درشكه كرايه ، اسب كرايبه ، مزدور، فعله ، فاحشه ، مبتذل كردن ، زياداستعمال شده.
عام کام/بندھا ٹکا کام/لگا بندھا کام فارسی:نويسندگي وهنرپيشگي سودطلبانه ، نويسندگي براي كسب معيشت.
بد صورت بڑھیا/چڑالو/ڈائن/ڈھڈو/جادو گرنی/ساحرہ فارسی:عجوزه ، ساحره ، مه سفيد، حصار.
جادو گرنی سے جنم لیا ہوا/ساحرہ زاد فارسی:پسرپير زن ، شيطان زاده ، فرزند ساحره.
بدحال/دبلا/خستہ حال/لاغر/وحشت زدہ فارسی:نحيف ، داراي چشمان فرو رفته ، رام نشده.
تاریخ انبیا فارسی:شرح زندگي اولياء ومقدسين ، تاريخ انبياء.
دق کرنا/ناک میں دم کرنا/زچ کر دینا فارسی:مسلط شدن بر، ناراحت كردن ، عاجز كردن.
خوش آمدید کرنا/پکارنا/سلام کرنا فارسی:(.vt&.n) :تگرگ ، طوفان تگرگ ، تگرگ باريدن ، (.vi&.vt.interj.n) :سلام ، درود، خوش باش ، سلام برشما باد، سلام كردن
بندوق کا گھوڑا/لب لبی فارسی:ماشه دوم تفنگ ، باساني حركت كننده.
بال سے بنا کپڑا فارسی:پارچه مويي ، مويينه ، پارچه خيمه اي.
بال بنانے کی وضع/کنگھی چوٹی/مانگ پٹی فارسی:ارايش موي زنان بفرم مخصوصي ، ارايشگر زنانه.
حجام/مششاٹ/م تراش/نائ فارسی:ارايشگر مو، سلماني براي مرد و زن.
نیل کنٹھ/رام چڑیا فارسی:مرغ افسانه اي كه دريا را ارام ميكند، ايام خوب گذشته ، روز ارام.
تعمیل پر مجبور کرنا فارسی:خوش بنيه ، نيرومند، بي نقص ، سالم ، كشيدن ، سوي ديگر بردن ، روانه كردن.
آدھا/نیم/نصف فارسی:نيم ، نصفه ، سو، طرف ، شريك ، ناقص ، نيمي ، بطور ناقص.
آدھا آدھا/آدھی باٹ/نصف نصف فارسی:نوعي ابجو انگليسي ، نصفا نصف.
ادھ پکا/نیم پختہ/پاگل/ضعیف ال عقل فارسی:نيم پخته ، (مج.) ناپخته ، ناقص ، خل ، بي تجربه ، خام.
دوغلا یا دو نسلا شخص یا جانور فارسی:از نژاد مختلف ، ادم دورگه.
مخلوط ان نسل فارسی:(در هند) داراي پدر اروپايي ومادر هندوستاني ، دورگه ، از نژاد مختلف.
بے دلانہ/نیم دلانہ فارسی:مردد، از روي دودلي ، از روي بي علاقگي.
رنج و غم کی علامت/سر نگون فارسی:نيم افراشتگي (پرچم)، نيم افراشتن.
آدھا چند/نیم ماشی فارسی:نصفه ماه ، تربيع اول وثاني ، زن قحبه ، هلالي ، هرچيز هلالي شكل.
آدھا سچ/نیم حقیقت/نیم صداقت فارسی:سخن نيم راست ، حقيقت ناقص.
آبلہ/فاتر ال عقل شخص فارسی:كم ذوق ، ادم احمق ونادان ، ابله ، كودن.
ادھے فاصلے پر/ادھے راستے پر/نیم طور پر فارسی:نيمه راه ، اندكي ، نصفه كاره.
بڑا کمرہ/دالان/وسیع و عریض کمرہ فارسی:سرسرا، تالار، اتاق بزرگ ، دالان ، عمارت.
نشان تصدیق فارسی:نشان ، عياري كه از طرف زرگر يا دولت روي الات سيمين وزرين گذاشته ميشود، انگ.
پکار فارسی:اهوي ، اي (هنگام ديدن كسي گفته ميشود)، ياالله ، هي ، اهاي ، هالوگفتن ، هالو.
محترم کرنا/متحر کرنا/پاک یا مقدس کرنا فارسی:مقدس كردن ، تقديس كردن.
فریب خیالی میں مبتلا کرنا/خفقانی بنانا فارسی:گرفتار اوهام وخيالات شدن ، حالت هذياني پيدا كردن ، هذياني شدن ، هذيان گفتن ، اشتباه كردن.
فریب نظر/فریب تصور/مغالطہ/تصور کا دھوکا/توہم/واہمہ/واہمیت فارسی:خيال ، وهم ، خطاي حس ، اغفال ، توهم ، تجسم.
عارضی طور پر ٹھیرنا/رک جانا فارسی:ايست ، مكث ، درنگ ، سكته ، ايست كردن ، مكث كردن ، لنگيدن
نکیل/پھانسی/رسن/رسی/تسمہ فارسی:افسار، تسمه ، افسار كردن ، پالهنگ ، مهار، (وزنه برداري) هالتر، طناب چوبه دار.
پشت ران/پٹھوا/سور کی ران کا گوشت فارسی:گوشت ران ، ران خوك نمك زده ، (درجمع) ران و كفل ، مقلد بي ذوق وبي مزه ،
چھوٹا گاؤں/جھوک/دہ/ڈھوک/ڈیرہ/گاؤں/پاڑا فارسی:دهكده ، دهي كه در ان كليسا نباشد، نام قهرمان ونمايشنامه تراژدي شكسپير.
ہتوڑا/مار تول فارسی:چكش ، پتك ، چخماق ، استخوان چكشي ، چكش زدن ، كوبيدن ، سخت كوشيدن ، ضربت زدن.
جھولن کھٹولا/لٹکن گھاٹ فارسی:بانوج ، ننو يا تختخوابي كه از كرباس يا تور درست شده
رکاوٹ بننا فارسی:از كار بازداشتن ، مانع شدن ، مختل كردن ، قيد.
کریلی نس فارسی:(تش.) زردپي طرفين حفره پشت زانو، عضلات عقب ران ، زردپي ، زانوي كسيرا بريدن ، فلج كردن.
چھونا/دینا/منتقل کرنا/پکڑانا/قابو میں لینا فارسی:(.n) دست ، عقربه ، دسته ، دستخط، خط، شركت ، دخالت ، كمك ، طرف ، پهلو، پيمان ، (.vi&.vt)
وراثت میں آگے منتقل کرنا فارسی:پشت درپشت چيزي را رساندن ، بتواتر رساندن.
پرانے کپڑے/اترن فارسی:(ز.ع.- امر.) لباس ارزان ودوخته ، ارزان.
ہاتھا پائ/مار پیٹ فارسی:نزديك ، دست بدست يكديگر، مجاور، دردسترس ، دست به يقه
بیاض/مختصر دستور ال عمل فارسی:كتاب دستي ، كتاب راهنما، رساله.
بندھن/حراست/تحویل فارسی:پيمان عروسي ، دست نامزدي ، پيمان عروسي بستن با، حلقه ، چسبيدن ، دستبند يا بخوزدن.
ہاتھ بھر مقدار/مٹھی بھر/قلیل مقدار فارسی:مشت ، يك مشت پر، تني چند، مشتي.
دست کاری/ہنر/سنناعی فارسی:هنردستي ، پيشه دستي ، صنعت دستي ، هنرمند.
بینٹ/ڈنڈی/گرفت/ہتھا/قبضہ فارسی:دسته ، قبضه شمشير، وسيله ، لمس ، احساس بادست ، دست زدن به ، بكار بردن ، سرو كارداشتن با، رفتار كردن ،
دستی سنناعی کا/ہاتھ سے بنا ہوا فارسی:مصنوع دست ، دستي ، يدي ، دستباف ، دست دوز.
بوہنی/بیعانہ فارسی:فال ، شانس ، هديه ، پول ، دشت اول صبح ، رونما، عيدي ، پيش قسط، بيعانه دادن ، عيدي دادن ، رونما
چونگا/پونگا فارسی:دستگاه فرستنده وگيرنده (گوشي ودهاني) تلفن در يك قطعه.
حسین/جمیل/خوش ر/خوش نما/قبول صورت/شکیل/طرح دار/وجیہ/وسیم فارسی:دلپذير، مطبوع ، خوش قيافه ، زيبا، سخاوتمندانه.
کار آمد/ماہر/قریب فارسی:بادست انجام شده ، دستي ، دم دست ، اماده ، موجود، قابل استفاده ، سودمند، چابك ، چالاك ، ماهر، استاد در
دار پر کھینچنا/لٹکانا/موعلق کرنا/سولی پر چڑھانا فارسی:اويختن ، اويزان كردن ، بدار اويختن ، مصلوب شدن ، چسبيدن به ، متكي شدن بر، طرزاويختن ،
کھونٹی فارسی:اعلام كننده ، اويزان كننده ، معلق كننده ، جارختي ، چنگك لباس ، (مك.) اسكلت ياچهارچوبه اي كه از سقف اويتخه وداراي بلبرينگ