پیچھے کو فارسی:قهقرايي ، به عقب ، غافلگير، ناگهان ، منزوي ، پرت.
پیچھے کو فارسی:قهقرايي ، به عقب ، غافلگير، ناگهان ، منزوي ، پرت.
باز آنا/چھوڑنا/ڈال دینا/خاک ڈالنا/ترک کرنا فارسی:ترك گقتن ، واگذاركردن ، تسليم شدن ، رهاكردن ، تبعيدكردن ، واگذاري ، رهاسازي ، بي خيالي.
باز آنا/چھوڑنا/ڈال دینا/خاک ڈالنا/ترک کرنا فارسی:ترك گقتن ، واگذاركردن ، تسليم شدن ، رهاكردن ، تبعيدكردن ، واگذاري ، رهاسازي ، بي خيالي.
بے وفائ/دست بر داری/تیاگ فارسی:ترك ، رهاسازي ، واگذاري ، دل كندن.
بے وفائ/دست بر داری/تیاگ فارسی:ترك ، رهاسازي ، واگذاري ، دل كندن.
بے عزت کرنا/ہتک کرنا/توہین کرنا/اتارنا/ذلیل کرنا فارسی:پست كردن ، تحقيرنمودن ، كم ارزش كردن.
بے عزت کرنا/ہتک کرنا/توہین کرنا/اتارنا/ذلیل کرنا فارسی:پست كردن ، تحقيرنمودن ، كم ارزش كردن.
بد حواس کرنا/شرمندہ کرنا فارسی:شرمنده كردن ، خجالت دادن ، دست پاچه نمودن
بد حواس کرنا/شرمندہ کرنا فارسی:شرمنده كردن ، خجالت دادن ، دست پاچه نمودن
گھٹانا/کم کرنا/خذف کرنا/تخفیف کرنا فارسی:فروكش كردن ، كاستن ، تخفيف دادن ، رفع نمودن ، كم شدن ، اب گرفتن از(فلز)، خيساندن (چرم)، (حق.) غصب
گھٹانا/کم کرنا/خذف کرنا/تخفیف کرنا فارسی:فروكش كردن ، كاستن ، تخفيف دادن ، رفع نمودن ، كم شدن ، اب گرفتن از(فلز)، خيساندن (چرم)، (حق.) غصب
گھٹاؤ/گھاٹا/کمی/کٹوتی فارسی:كاهش ، تخفيف ، فروكش ، جلوگيري ، غصب.
گھٹاؤ/گھاٹا/کمی/کٹوتی فارسی:كاهش ، تخفيف ، فروكش ، جلوگيري ، غصب.
خانقاہ فارسی:دير، صومعه ، خانقاه ، كليسا، نام كليساي وست مينستر(Westminster).
خانقاہ فارسی:دير، صومعه ، خانقاه ، كليسا، نام كليساي وست مينستر(Westminster).
خلاصہ کرنا/مختصر کرنا فارسی:كوتاه كردن ، مختصركردن ، خلاصه كردن.
خلاصہ کرنا/مختصر کرنا فارسی:كوتاه كردن ، مختصركردن ، خلاصه كردن.
اختیار/مخفف/تقسیر فارسی:كوتهسازي ، مخفف ، تلخيص ، اختصار.
اختیار/مخفف/تقسیر فارسی:كوتهسازي ، مخفف ، تلخيص ، اختصار.
چھوڑ دینا/چھوڑنا/ترک کرنا/تیاگ دینا فارسی:واگذار كردن ، تفويض كردن ، ترك گفتن ، محروم كردن (ازارث)، كناره گيري كردن ، استعفا دادن.
چھوڑ دینا/چھوڑنا/ترک کرنا/تیاگ دینا فارسی:واگذار كردن ، تفويض كردن ، ترك گفتن ، محروم كردن (ازارث)، كناره گيري كردن ، استعفا دادن.
اغوا کرنا/بھگانا فارسی:ربودن ، دزديدن (شخص)، دور كردن ، ادم دزديدن ، از مركز بدن دور كردن (طب).
اغوا کرنا/بھگانا فارسی:ربودن ، دزديدن (شخص)، دور كردن ، ادم دزديدن ، از مركز بدن دور كردن (طب).
اغوا فارسی:عمل ربودن (زن و بچه و غيره)، ربايش ، دورشدگي ، (طب) دوري از مركز بدن ، قياسي ، قياس.
اغوا فارسی:عمل ربودن (زن و بچه و غيره)، ربايش ، دورشدگي ، (طب) دوري از مركز بدن ، قياسي ، قياس.
دماغی خلل/گمراہی/انحراف/کج روی فارسی:كجراهي ، انحراف ، (طب) عدم انطباق كانوني.
دماغی خلل/گمراہی/انحراف/کج روی فارسی:كجراهي ، انحراف ، (طب) عدم انطباق كانوني.
تحریص/ترغیب فارسی:برانگيختن ، جرات دادن ، تربيت كردن ، تشويق (به عمل بد) كردن ، (حق.) معاونت كردن(درجرم)، تشويق ، تقويت ، ترغيب (به كار
تحریص/ترغیب فارسی:برانگيختن ، جرات دادن ، تربيت كردن ، تشويق (به عمل بد) كردن ، (حق.) معاونت كردن(درجرم)، تشويق ، تقويت ، ترغيب (به كار
گھننانا/کراہت کرنا/نفرت کرنا فارسی:تنفر داشتن از، بيم داشتن از، ترس داشتن از، ترساندن ، ترسيدن.
گھننانا/کراہت کرنا/نفرت کرنا فارسی:تنفر داشتن از، بيم داشتن از، ترس داشتن از، ترساندن ، ترسيدن.
چڑھ/گھن/کراہت/کراہیت/نفرت فارسی:تنفر، بيزاري ، انزجار، وحشت.
چڑھ/گھن/کراہت/کراہیت/نفرت فارسی:تنفر، بيزاري ، انزجار، وحشت.
گھناآنا/حقارتی/متننفر فارسی:متنفر، منزجر، بيمناك ، ناسازگار، مكروه ، زشت ، شنيع ، مغاير.
گھناآنا/حقارتی/متننفر فارسی:متنفر، منزجر، بيمناك ، ناسازگار، مكروه ، زشت ، شنيع ، مغاير.
ڈیرا/قیام/رہنا/سکونت/ٹھیرنا فارسی:ايستادگي كردن ، پايدارماندن ، ماندن ، ساكن شدن ، منزل كردن ، ايستادن ، منتظر شدن ، وفا كردن ، تاب اوردن.
ڈیرا/قیام/رہنا/سکونت/ٹھیرنا فارسی:ايستادگي كردن ، پايدارماندن ، ماندن ، ساكن شدن ، منزل كردن ، ايستادن ، منتظر شدن ، وفا كردن ، تاب اوردن.
دیر پا/مستقل/پائے دار فارسی:پايدار، پايا، ساكن ، وفا كننده ، تاب اور، تحمل كننده
دیر پا/مستقل/پائے دار فارسی:پايدار، پايا، ساكن ، وفا كننده ، تاب اور، تحمل كننده
اہلیت/حیثیت/لیاقت/مجال/مقدور/قابلیت/قدرت/صلاحت/طاقت فارسی:توانايي ، استطاعت.
اہلیت/حیثیت/لیاقت/مجال/مقدور/قابلیت/قدرت/صلاحت/طاقت فارسی:توانايي ، استطاعت.
ادنا/بری/کمینہ/خوار/فرو مایہ/نیچ/نکمی/پست/رذیل/ذلیل/ذلت آمیز فارسی:پست ، فرومايه ، سرافكنده ، مطرود، روي برتافتن ، خوار، پست كردن ، كوچك كردن ، تحقيركردن.
ادنا/بری/کمینہ/خوار/فرو مایہ/نیچ/نکمی/پست/رذیل/ذلیل/ذلت آمیز فارسی:پست ، فرومايه ، سرافكنده ، مطرود، روي برتافتن ، خوار، پست كردن ، كوچك كردن ، تحقيركردن.
الفاظ واپس لینا/انحراف کرنا/انکر کرنا فارسی:سوگند شكستن ، نقض عهد كردن ، براي هميشه ترك گفتن ، مرتد شدن ، رافضي شدن.
الفاظ واپس لینا/انحراف کرنا/انکر کرنا فارسی:سوگند شكستن ، نقض عهد كردن ، براي هميشه ترك گفتن ، مرتد شدن ، رافضي شدن.
جلتا ہوا/روشن/شعلہ زن فارسی:سوزان ، فروزان ، درخشان ، مشتعل ، برافروخته.
جلتا ہوا/روشن/شعلہ زن فارسی:سوزان ، فروزان ، درخشان ، مشتعل ، برافروخته.
اہل/چست/لائق/مستعد/پڑھا لکھا/قابل/قوی/توانا فارسی:توانا بودن، شايستگي داشتن، لايق بودن،قابل بودن، مناسب بودن، اماده بودن، ارايش دادن، لباس پوشاندن، قادر بودن، قوي كردن.
اہل/چست/لائق/مستعد/پڑھا لکھا/قابل/قوی/توانا فارسی:توانا بودن، شايستگي داشتن، لايق بودن،قابل بودن، مناسب بودن، اماده بودن، ارايش دادن، لباس پوشاندن، قادر بودن، قوي كردن.
دست بر داری/انکار/نفس کشی/تردید فارسی:ترك كردن ، انكار كردن ، بخود حرام كردن ، كف نفس كردن.
غیر معمولی/خلاف معمول/مقام/مستسنا/شاذ فارسی:غير عادي ، ناهنجار.
معمول سے انحراف فارسی:نابه هنجاري ، بي قاعدگي ، وضع غير عادي ، خاصيت غيرطبيعي.
پہلو با پہلو فارسی:روي ، توي ، از روي ، روي يا داخل (كشتي يا هواپيما).
بیت/دار/گزارہ/منزل/مسکن/ٹھکانا فارسی:منزل ، مسكن ، رحل اقامت افكندن ، اشاره كردن ، پيشگويي كردن ، بودگاه ، بودباش.
باطل کرنا/موقوف کرنا/منسوخ کرنا/رد کرنا فارسی:برانداختن ، ازميان بردن ، منسوخ كردن.
منسوخی/موقوفی/تنسیخ فارسی:برانداختگي ، لغو، فسخ ، الغا مجازات.
گھناونہ/حقیر/کریہ/لعنتی/مکروہ/پاپی/قبیح فارسی:مكروه ، زشت ، ناپسند، منفور.
گھن آنا/کراہت کرنا/نفرت کرنا فارسی:ناپسند شمردن ، مكروه دانستن ، تنفر داشتن ، نفرت كردن.
دیسی باشندہ/پراچن فارسی:بومي ، ساكن اوليه ، اهلي ، قديم ، گياه بومي.
اسقاط کرنا/حمل گرنا/پیٹ گرنا فارسی:بچه انداختن ، سقط كردن ، نارس ماندن ، ريشه نكردن ، عقيم ماندن ، بي نتيجه ماندن.
اسقاط حمل فارسی:سقط جنين ، بچه اندازي ، سقط نوزاد نارس يا رشد نكرده ، عدم تكامل.
ابتدائ/ناقص/نا کاراہ/قبل از وقت فارسی:مسقط، رشد نكرده ، عقيم ، بي ثمر، بي نتيجه.
با افراط ہونا/کثرت سے ہونا فارسی:فراوان بودن ، زياد بودن ، وفور داشتن ، تعيين حدود كردن ، محدود كردن.
عدد/اندازن/بارہ/بارے/در/جگہ/کم و بیش/متعلق/قریب قریب/تقریباً فارسی:درباره ، گرداگرد، پيرامون ، دور تا دور، در اطراف ، نزديك ، قريب ، در حدود، در باب ، راجع
بالا/فوق/اوپر/میں/پر/زبر فارسی:در بالا، بالاي ، بالاي سر، نام برده ، بالاتر، برتر، مافوق ، واقع دربالا، سابق الذكر، مذكوردرفوق.
کم کرنا/خلاصہ کرنا/مختصر کرنا فارسی:كوتاه كردن ، مختصر كردن.
بے ٹھکانا/غلطی پر/پردیس میں فارسی:پهن ، گسترش يافته ، وسيع ، خارج ، بيرون ، خارج از كشور، بيگانه ، ممالك بيگانه.
منسوخ کرنا/معطل کرنا/رد کرنا فارسی:منسوخ ، از ميان برده ، ملغي ، ازميان بردن ، باطل كردن ، منسوخ كردن ، لغو كردن.
اچانک/ایکا ایکی/یک لخت فارسی:تند، پرتگاه دار، سراشيبي ، ناگهان ، ناگهاني ، بيخبر، درشت ، جداكردن.
بھاگ جانا/فرار ہونا/روپوش ہو جانا فارسی:گريختن ، فرار كردن ، دررفتن ، رونشان ندادن ، روپنهان كردن ، پنهان شدن.
عدم موجودگی/فراق/فقدان/فرقت/جدائ/ناغہ فارسی:نبودن ، غيبت ، غياب ، حالت غياب ، فقدان.
غائب/غیر حاضر فارسی:مالك غايب ، غايب ، مفقودالاثر، شخص غايب.
بے نسبت/بے قید/کامل/محض/مطلق/پورا/یقینی فارسی:مطلق ، غير مشروط، مستقل ، استبدادي ، خودراي ، كامل ، قطعي ، خالص ، ازاد از قيود فكري ، غير
بری از ذمہ/غفران/معافی/نجات فارسی:امرزش گناه ، بخشايش ، عفو، بخشودگي ، تبرءه ، براءت ، انصراف از مجازات ، منع تعقيب كيفري.
آزاد کرنا/بری کرنا/فارغ کرنا/معاف کرنا فارسی:بخشيدن (گناه)، امرزيدن ، عفو كردن ، كسي را از گناه بري كردن ، اعلام بي تقصيري كردن ، بري
چوسنا/جذب کرنا/کھینچنا/پینا/پیوست کرنا فارسی:دركشيدن ، دراشاميدن ، جذب كردن ، فروبردن ، فراگرفتن ، جذب شدن (غدد)، كاملافروبردن ، تحليل بردن ، مستغرق بودن ،
دلچسپ/پر کشش فارسی:جاذب ، جالب ، دلربا، جذاب ، دركش ، دراشام.